آن روز بگشوده بال و پر
با سری بسوی وادی خون رفتنی
گفتنی
دیگر به خانه باز نمی گردم
امروز
من به پای خودم رفتم
فردا
شاید مرا به بهشت بیاورند
بر روی دست ها
اما
حتی تورا به شهر هم نیاوردند
گفتند
چیزی از او به جای نمانده
جز راه نا تمام...........
پرهیز از هر گونه افراط و تفریط در موضوع حجاب و عفاف
رئیس جمهور با تاکید بر حساسیت موضوع اخلاقی، اجتماعی عفاف و حجاب و لزوم اهتمام به آن،
از همه مردم اخلاق مدار و به ویژه جوانان رشید و فهیم کشور دعوت کرد با رعایت این دستور دینی،
هنجارهای مورد قبول اکثریت جامعه را محترم بشمارند.
به گزارش خبرگزاری مهر، در این جلسه رئیس جمهور با تاکید بر حساسیت موضوع اخلاقی، اجتماعی عفاف و حجاب و لزوم اهتمام به آن، از همه مردم اخلاق مدار و به ویژه جوانان رشید و فهیم کشور دعوت کرد با رعایت این دستور دینی، هنجارهای مورد قبول اکثریت جامعه را محترم بشمارند.
رئیس جمهور همچنین از نیروی انتظامی خواست در برخورد با این موضوع، اجرای قانون را با رویکرد اخلاقی و با رعایت کرامت انسانی و به دور از هر گونه افراط و تفریط پیگیری کند و به وزیر کشور نیز ماموریت داد تا موضوع را در شورای اجتماعی کشور مطرح کند.
همچنین روحانی به کمیسیون فرهنگی هیئت دولت دستور داد تا موضوع اخلاقی، اجتماعی عفاف و حجاب را بررسی و نتیجه را به هیئت وزیران و شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه کند.
در ادامه این جلسه جمشید انصاری به عنوان استاندار زنجان و سید علی اکبر پرویزی به عنوان استاندار خراسان شمالی تعیین شدند.
در این جلسه پیشنهاد برخی از دستگاه های اجرایی در زمینه آیین نامه های اجرایی، قوانین مطرح و به تصویب رسید.
بر اساس یکی از مصوبات هیئت وزیران، اصلاحاتی در زمینه نحوه محاسبه مابه التفاوت کسورات بازنشستگی اشخاصی که مشمول نقل و انتقال صندوق بازنشستگی می شوند، صورت گرفت.
امام رضا(ع)
مژده ای اهل رضا روی رضا پیدا شد
جلوه ی حسن الهی به فضا پیدا شد
ضعفا روی به گلزار ولایت آرید
که گل روی معین الضعفا پیدا شد
غنچه ی نجمه به دامان سحر گاه شکفت
بوی گل در نفس باد صبا پیدا شد
علوی طلعت او آینه ی حسن خداست
بر همه آینه ی حسن خدا پیدا شد
موسی آن طلعت نادیده که در طور ندید
صبحدم در حرم موسی ما پیدا شد
جلوه ی باطن اسرار نهان را نگرید
به خدا آینه ی غیب نما پیدا شد
جان فشانید که جانان دو عالم آمد
درد آرید که ناگفته دوا پیدا شد
نجمه را نجمه نخوانید خدا می داند
این سپهری است کز او شمس ضحی پیدا شد
به دعا دست بر آرید چرا خاموشید؟
قبله ی حاجت ارباب دعا پیدا شد
چنگ بر چنگ زن آهنگ غریبی بنواز
چه نشستی که غریب الغربا پیدا شد
کعبه ی جان به حرمخانه ی موسی آمد
یا که در مروه ی دل نور صفا پیدا شد
سوره ی فتح بخوانید علی می آید
آیت صبر بیارید رضا پیدا شد
با قضا گوی که مولای قدر می آید
با قدر گوی که سلطان قضا پیدا شد
اهل ایران همه جان از پی ایثار آرید
که ولی نعمت و مولای شما پیدا شد
کیمیایی نظری آمده کز یک نگهش
از درون سیه سنگ طلا شد
اختر برج ولایت چه مبارک سرزد
ماه افلاک ولایت چه بجا پیدا شد
گر چه گفتند که در خوف و رجا باید بود
خوف از خویش برانید رجا پیدا شد
آمد از راه کریمی که به باب کرمش
تاج شاهی به قدمهای گدا پیدا شد
ای ز غم خسته برو غصه به دریا افکن
ای گره بسته بیا عقده گشا پیدا شد
برق رحمت زد و اوراق غضب را سوزاند
قلم عفو پی محو خطا پیدا شد
نقش شیر از نگهش شیر ژیانی گردید
بی عصا معجز موسی و عصا پیدا شد
نه به محشر نه به برزخ نه به میزان نه صراط
این چراغی است که نورش همه جا پیدا شد
لاله ی آرزوی آل محمد رویید
گوهر گمشده ی اهل ولا پیدا شد
تا چو «میثم» به درش دست گدائی نگرفت
کس ندانست در این خانه چه ها پیدا شد
ژن های مربوط به اخلاق و رفتار هم مانند بقیه ژن های مربوط به ظاهر و قیافه و اندام،
هلهله زمین
زمین، آمدنت را هلهله میکند. فرشتهها اسپند بر آتش میریزند تا چشمانی که تاب دیدن تو را ندارند، کور بمانند. ریسههای نور، از آسمان تا زمین کشیده شده است. این همه، به یمن آمدن توست؛ کریمه اهل بیت.
ریحانه بهشتی بودی و سرزمین من، عطش رایحه تو را داشت.
آمدی تا انیس و همدم خلوت برادر باشی و غم غربتش را با شانههای خود قسمت کنی. افسوس که راه، راهزن آروزهایت شد و تن رنجورت، آن همه اندوه را تاب نیاورد!
از این افسوس پایدار، فانوس اشکهایمان را قرنهاست که روشن کردهایم، به یاد داغهای تو.
قم، بوی توس میدهد
امروز شهرمان را به یمن میلادت آذین بستهایم. گنبد طلایی حرمت، در هاله چراغهای رنگین و نوارهای نورانی، چقدر ملکوتی شده است! موسیقی شادی که از منارهها بلند است، در کوچه پس کوچههای شهر میپیچید. همه جا گل است و شیرینی؛ همه سرشار از شادمانیاند.
... اما نمیدانم چرا شهرم، عطر توس گرفته است! شاید مسافری غریب به تهنیت و شادباش آمده است؛ شاید برادری به دیدار خواهری... شاید...
بانوی گل و آیینه
تو در شهر همیشه عشق، مدینه، چشم به جهان گشودی و دل از دل عاشقان خویش ربودی. تو متولد شدی تا یاد مادرت، زهرای مرضیه علیهاالسلام را در باغ ایّام شکوفا کنی. تو به دنیا آمدی تا درّ عفاف را به صدف هستی ببخشی، تو قدم بر زمین نهادی تا رنگ خاکی دنیا را افلاکی کنی. تو با حضور عاشقانه خویش، زیباترین غزل عشق را سرودی. تو به دنیا آمدی تا با حضور سبز خویش، بهار را برای کویر قم به ارمغان بیاوری. تو، سرچشمه پاکی و نجابتی.
برگرفته از نورپورتال
.: Weblog Themes By Pichak :.