سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خانه دلم

مهدى جان، امروز مى‏خواهم از سوز عشق برایت بگویم. از سوز عشقى که مرا مجنون تو کرده است؛

امّا هزار افسوس که خانه دلم را براى تو مهیا نساخته‏ام. عاشق تو هستم؛

 نمى‏دانم این عشق سوزان در کجاى جانم جاى گرفته است که چنین بى تابم کرده.

 مولایم، شرمنده‏ام از این‏که خانه دلم را براى حکمرانى‏ات مهیا نساخته‏ام؛

از کاروان عاشقان واقعى‏ات عقب مانده‏ام و مرکب را هوارى ندارم که به این کاروان شورانگیز دست یابم.

 مى‏ترسم هرگز به آستان جلالت ره نیابم و چون غبار بازمانده از کاروان‏ها در تهیدستى و سرگردانى فرو روم،

 بى هیچ آرامشى و پناهى.

 دریا آشنایان به عمق دریاى عشق فرو رفتند و من در ساحل مانده‏ام.

 نه چشمى دارم که آن همه زیبایى را ببینم و نه انسى با امواج که با آن‏ها در آمیزم و نه پرتوى از عشق که به حقیقت راه یابم.

 یا قاطع البرهان،

 همه مرغان نغمه خوان به عشق تو مى‏سرایند. همه چشمه‏ها به عشق تو مى‏جوشند.

 گل‏ها و گیاهان به عشق تو جان مى‏گیرند. ایمان دارم که

[دجّال]ها رسوا مى‏شوند و [سفیانى]ها سر به نیست مى‏گردند و فریاد تو،

نداى حیات بخش تو و مهرورزى‏هاى تو کران تا کران را در بر خواهد گرفت.

 اى آقا و مولایم،

 همه عاشقان دلسوختگانت از تو مى‏خواهند

خداى را براى نزدیک شدن ظهورت بخوانى تا غم‏ها مان کاستى پذیرد.

 




تاریخ : جمعه 92/3/31 | 7:17 عصر | نویسنده : رهرو | نظر

  • paper | ایکس باکس | قالب بلاگ اسکای
  • کد نمایش آب و هوا

    کد نمایش آب و هوا

    کدهای جاوا وبلاگ

    قالب وبلاگ