اینجا شب نیست

عید غدیر در شهر ما 

6 روز دیگه مونده تا عید غدیر خم ، عید آل محمد (ص)، عیدی که حرمتش از همه ی اعیاد بیشتره ،

عیدی که در آن روزخداوند سبحان دو برابر آنچه در ماه رمضان و

 شب های قدر و عید فطر از آتش دوزخ آزاد  کرده آزاد می کنه ،-روز

هجدهم ذی الحجه - 

در این روز شهر ما حال وهوای دیگه ایی داره ،درب خونه ها وبه خصوص

خونه ی سید ها آب وجارو و چراغونیه و اهالی

شهر تو کوچه وخیابون شیرینی و شربت پخش می کنند.

خلاصه همه شاد شادند.

در هر لحظه دسته دسته مرد یا زن

(مهمانان فامیل  یا آشنا ی آقا سید یا سیده خانم هستند) 

به ملاقات سید ها (اولاد پیغمبر (ص))

می روند و بعد از چاق سلامتی و تبریک عید

 به همدیگه با چای وشیرینی پذیرایی می شوند.بعد از چند دقیقه

میزبان با دیسی که پر شده از سکه های  براق یا اسکناسهای تا

نخورده  100 تومنی ،500 تومنی و...... (هر کسی به میزان  در آمدش )

وارد اتاق میشه و بعد از تعارف به تک تک حضار  دوباره عید و به آنها

تبریک میگه .(در ضمن تو این مهمونی مجلس خانم ها وآقایان جداست).

 حاضرین با ورود گروه بعدی از میزبان خداحافظی کرده و گروه تازه وارد شده مثل گروه

قبلی و گروه بعدی و بعدی و بعدی ! خلاصه اینکه

 تا ساعات اولیه شب به همین روال ادامه داره

 تا اینکه عید غدیر تموم بشه.این روز برای همه به یاد موندنی ترین روز است.

ضمنا مردم ما یک باور و اعتقاد خوبی دارند .

اونا این سکه ها و اسکناسهایی رو که هدیه می گیرند و به عنوان یک چیز با

ارزشی می دونند نه به خاطر نوع هدیه بلکه  اعتقاد اونا اینه که چون

 از دست سید گرفتند با ارزشه. هر پدر ومادری زمانی

که به منزل بر گرده هدیه ها را به تک تک اعضاء خانواده داده

و با گفتن این جمله :که بزارش تو کیف پولت تا در آمدت بر کت

داشته باشه یا بزارش وسط قرآن .اهمیت هدیه ایی که از طرف

سید بوده و همچنین مقام والای ایشان را به بچه ها نشان می دهند.

تو شهر  و روستای شما

چطوری عید غدیر و جشن می گیرند ! ! !؟؟؟